او قاتلی با کت و شلوار اتو کشیده، کفشهای واکس زده و سری تراشیده است، اما علت محبوبیت مامور47 ظاهر مرتب و ترسناکش نیست. او برای همگان بیش از یک آدمکش معمولی بود و این ویژگی را مدیون گذشتهی نه چندان پاکش میباشد. گذشتهای که از وی یک قاتل بیرحم ساخته است. اکنون وقت آن رسیده است که برای حفظ این پیشینه مبارزه کرد...(بقیه در ادمه مطلب)
مدت زیادی بود که خبری از سری Hitman نداشتیم. در این 5 سال سبک اکشن مخفی کاری پیشرفتهای زیادی کرده و کمپانیهای مختلفی دست به ساخت این گونه بازیها زدهاند. سری بازی های Assassin's Creed ،Batman و Splinter Cell نمونههای خوبی برای معرفی مخفی کاری های مدرن به حساب می آیند که با اضافه کردن المانهای مختلفی به این سبک، طرفداران سایر ژانرها را نیز به مخفی کاری علاقه مند کرده اند. IO Interactive هم بیکار ننشسته و دست به تغییرات بزرگ و کوچک زیادی در این نسخه از سری پرآوازهی Hitman زده است.
داستان این شماره کمی با نسخه های گذشته متفاوت است. مامور 47 بر خلاف گذشته تنهاست و تمامی افراد مورد اعتمادش به او خیانت کردهاند. او در رأس یک توطئه جهانی قرارگرفته و باید به تنهایی خود را از این مخمصه بیرون بکشد. نسخهی قبل سری هیتمن در حالی تمام شد که دایانا به 47 کمک کرد تا با مرگ ساختگی از چنگ گروه The Franchise فرار کند. در حالی که تمام افراد در ساختمان تصور میکردند 47 مرده، او بیدار میشود و Alexander Leland Cayn، رئیس گروه و هم چنین رئیس FBI را به رگبار میبندد. اما ماجرا در اینجا به پایان نمیرسد زیرا Alexander عضو جامعهی مخفی بزرگتری به نام Alpha Zerox بود. آخرین صحنهی بازی 47 را نشان میدهد که وارد ساختمانی در آسیا شده و سؤال میکند "چه چیزی برای سفارش به خصوص در عقب دارید" اطلاعات زیادی از داستان این نسخه در دست نیست اما در تیزر رسمی بازی 47 را میبینیم که با کشتن تعدادی محافظ وارد ساختمانی شده و در نهایت با دایانا مواجه میشود. تنها گفتهی سازندگان نیز به توطئهای جهانی و مشکلاتی که بر سر راه 47 قرار دارد اشاره میکند. البته شخصیت منفی بازی با نام Blake Dexter تایید شده که صداگذاری آن بر عهدهی Keith Carradine خواهد بود. هم چنین گفته شده David Bateson دیگر صداگذار 47 نخواهد بود.
در نمایشگاه E3 2011 از این بازی دمویی نشان داده شد که آن را بررسی خواهیم کرد.
قطرات آب از آسمان شهر شیکاگو روی پنجره میریزند. ناگهان Agent 47 پنجره را میشکند و پشت سرش پلیسی وارد میشود. وی در حالی که بی سلاح است باید با گروهی از پلیسها که به دنبالش هستند، مبارزه کند و خود را از آن مخمصه نجات دهد. مرحلهای ساده، هدفهای ساده و مشکلی سخت. سریع در گوشهای از کتابخانهی متروک که به تازگی وارد آن شده است مخفی میشود. مأمورین در کتابخانه پخش میشوند و در این حال 47 شرایط را بررسی میکند. بازی شبیه Batman: Arkham Asylum شده است که این تصور چندین بار در طول دمو به ذهن خطور میکند. همان اوایل تغییر جدید که سیستم کاور گیری است دیده میشود. با زدن دکمهی X (در نسخهی PS3) میتوان به راحتی کاور گرفت و یا از حالت کاور خارج شد. دیگر ویژگی جدید بازی غریزه (Instinct) نام دارد که به کمک آن میتوان از میان قفسهها و دیوارها مکان دشمنان را شناسایی کرد. (هم چنین یک رادار در گوشهی بازی نیز وجود دارد) یکی دیگر از قابلیتهای غریزه دیدن ردپای حرکت دشمنان است که با استفاده از آن میتوان مسیر حرکت افراد را فهمید. با روشن کردن آن مسیر نارنجی رنگ درخشانی نمایان میشود که به بازیکن میگوید هدف به چه سمتی حرکت خواهد کرد. البته برای فعال کردن این ویژگی باید مراحل را به صورت مخفیانه انجام دهید و به نوعی این قابلیت را جایزه خواهید گرفت. بیشتر قسمتهای بازی مانند نسخههای قبلی است. 47 از حواس پرتی دشمنان استفاده میکند تا در خفا تک تک آنها را بکشد. با کشیدن فیوز برق، پلیسی به طرف جعبه میآید تا آن را درست کند، بی خبر از اینکه در حال سپری کردن ثانیههای آخر عمرش می باشد. حرکات 47 نیز خالی از پیشرفتهای بصری نیستند. او اکنون میتواند مانند Lara Croft و Nathan Drake از لبهها بالا برود. حتی گرفتن هدف از بالکن و پرت کردن او به پایین نیز امکان پذیر است. در طول دمو دیده شد که برای کشتن دشمنان میتوان از وسایلی که در محیط اطراف قرار دارند مانند مجسمه و یا سیم برق نیز استفاده کرد تا صحنههای طبیعی و جذابتری خلق شوند.
بعد از کشتن نیروهای پلیس، 47 متوجه میشود توانایی کشتن همهی افراد را ندارد، بنابراین با برداشتن اسلحهای وارد عمل شده و یکی از افراد پلیس را گروگان میگیرد. وی با عقب نگه داشتن پلیسها از پلکانی بالا میرود و سپس گروگان را با وارد کردن ضربهای رها میکند و تعقیب و گریز آغاز میشود. در هنگام تعقیب و رفتن از بالکنی به بالکن دیگر، 47 به قلاب لوستری شلیک میکند که باعث سقوط چراغ ها و مسدود شدن راه نیروهای پلیس میشود. در این هنگام او از در اضطراری بیرون رفته و نمایی از شهر شیکاگو را مشاهده میکنیم. اما این پایان دمو نیست بلکه صحنههای اکشن بازی تازه شروع شدهاند. 47 به ساختمانی نزدیک میپرد و با هلیکوپتری که در حال تعقیب وی است مواجه میشود. بیشک تاکنون متوجه پیشرفت و افزایش صحنههای سینماتیک در بازی شدهاید. صحنههایی که شما را یاد عناوینی مانند Uncharted 2 میاندازند. 47 از این تعقیب جان سالم به در میبرد اما هلیکوپتر بار دیگر مسیر وی به ساختمان بعدی را بسته است. در این هنگام موقعیت مناسبی وارد صحنه میشود که آن چیزی جز یک افسر پلیس نیست. وقت آن رسیده است تا از تکنیکی قدیمی تغییر قیافه استفاده کرد. با پوشیدن لباس و کلاه آن افسر، 47 به راحتی از مقابل هلیکوپتر و نور افکنهای آن میگذرد و راه خود را به ساختمان بعدی باز میکند. با وارد شدن به ساختمان، پلیس دیگری داخل میشود و از 47 دربارهی هویت او میپرسد که در نتیجه با ضربهی شیشهای به سرش جواب خود را میگیرد.
در حالی که تعداد پلیس ها بیشتر میشود 47 در ساختمان با خونسردی حرکت میکند. در اینجا استفادهای دیگر از قابلیت غریزه نشان داده میشود. وقتی از کنار افراد پلیس رد میشوید آنها کمی به شما شک میکنند. در این هنگام 47 با پایین آوردن کلاه خود یا حرف زدن با بیسیم این توجه را کمتر معطوف خود میکند، حتی برای طبیعی جلوه کردن شیرینی به دست میگیرد. دمو در حالی پایان مییابد که شخصیت اول بازی در آسانسور منتظر پایین آمدن است. وقتی در باز میشود تعدادی پلیس منتظر بودند اما آنها بدون توجه از کنار یکدیگر میگذرند. صحنهی آخر دمو، 47 را نشان میدهد که وارد شهر شیکاگو میشود. کمی بعد او در بین صدها نفر گم شده است....
Glacier 2 نام موتور استفاده شده در این بازی میباشد که امکانات جدیدی به سازندگان داده است. Christian Elverdam طراح گیم پلی در این باره میگوید "ما در حال ساخت تکنولوژی جدیدی بودیم. اسم آن را Glacier 2 گذاشتیم و باید از اول آن را میساختیم. به این دلیل نگاهی به گذشته و عناوین قبلی انداختیم و از خودمان پرسیدیم مهمترین قسمتهای هیتمن چه چیزی بود و این که چگونه آنها را توسعه بدیم" سازندگان هم چنین ادعا کردهاند هوش مصنوعی بازی پیشرفت قابل توجهی داشته است. برای مثال در دمو نشان داده میشود که 47 با لباس پلیس وارد آپارتمان افراد هیپی میشود اما چون این افراد اهمیت چندانی به پلیس نمیدهند به او میگویند که از این محل برود و دیگر مانند قبل ناگهان به طرفش حمله نمیکنند. در این حال اگر با لباس معمولی وارد آپارتمان بشوید محافظان رفتار دوستانهای با شما خواهند داشت. مثالی دیگر نحوهی رفتار نیروهای پلیس است. اگر با آنها مواجه شوید همان لحظه به روی شما اسلحه نمیکشند به خصوص اگر قتلی صورت نگرفته باشد. میتوان گفت هوش مصنوعی از سیاه و سفید به خاکستری تغییر رنگ داده است. هم چنین در دموی بازی دیده شد که افراد پلیس کاملاً طبیعی با یکدیگر صحبت میکنند و حتی همدیگر را نیز مسخره میکنند.